پایگاه اطلاع رسانی « هیئت جنةالبقیع » شهرستان سرایان

::: باشد قرار و وعده ما جنةالبقیع :::

« وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ » و هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد، بی تردید آن نشانه تقوای دل هاست. (سوره حج آیه 32)
سلام من به مدینه به آستان رفیعش * به مسجد نبوی و به لاله های بقیعش * سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش * سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش...
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
ما اینجاییم؛
پای پرچم مقدس حضرت زهرا(س)
زیر خیمه نورانی اباعبدالله الحسین(ع).....
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
مراسم ویژه هفتگی هیئت:
دوشنبه شب ها، یک ساعت بعد از نماز مغرب و عشاء
(قرائت قرآن ـ زیارت عاشورا ـ سخنرانی ـ روضه و سینه زنی)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
لطفاً با ارسال نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود
ما را در بروزرسانی و بهبود فعالیتها یاری فرمایید.
با سپاس فراوان ـ التماس دعا ـ یاعلی مدد...

۵۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاطمیه» ثبت شده است

مراسم ویژه سوگواری و عزاداری

شهادت صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(س) [فاطمیه دوم]

*********************************************

سخنران: حجت الاسلام والمسلمین معینی ( از مشهد مقدس )

مداح: ذاکر اهل بیت کربلایی حسن نجف زاده

******************************************

از چهارشنبه 19 اسفند94 به مدت 5 شب، از ساعت 7:30

میدان آزادی، خیابان امام (ره)٬ حسینیه سیدالشهدا(ع)

جنة البقیع ...

از کتاب "هزار و یک کلمه" (داستانهای حکیمانه در آثار علامه حسن زاده آملی) ، ج 3، ص 404  :

قفل هر باب گشایی به مراد

گردی از فیض قرائت، استاد

این اسم مادر موسی(ع) است که هر قفل بسته به خواندن آن گشوده می گردد.

قفل ، هر مشکل است . یکی از اساتیدم(قدس سره) برایم نقل کرده است که

جناب آقا سید احمد کربلایی (عارف واصل)، وقتی کلید حجره اش را گم کرده بود، و درب حجره مقفل بود،

مرحوم سید گفت : مگر جدّه ام فاطمه زهرا علیهاالسلام از مادر موسی کمتر است.

نام او را به زبان آورد و گفت : یا فاطمه ، و قفل را کشید و باز شد.

جنة البقیع ...

کرامت عبارت است از «انجام کار خارق العاده با قدرت غیر عادی و بدون ادعای نبوت و یا امامت.» (1)

به عقیده اکثریت علمای مذاهب اسلامی - جز گروه اندکی از معتزلی ها - صدور کرامت از اولیای خداوند و به دست آن ها ممکن است. به قول دانشمندان «ادل دلیل علی امکان الشیی وقوعه; بالاترین دلیل بر امکان چیزی، وقوع و انجام آن چیز است.»

در تاریخ نمونه های زیادی از کرامات اولیای خداوند نقل شده است. مثل: سرگذشت حضرت مریم علیها السلام و جریان ولادت فرزندش حضرت عیسی علیه السلام و نزول میوه های بهشتی در محراب عبادت برای او و نیز داستان عاصف بن برخیا و انتقال تخت ملکه صبا از یمن به فلسطین در یک چشم به هم زدن و داستان هایی که شیعه و سنی درباره کرامات حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند (2) .


در این مقاله بر آنیم تا به مناسبت شهادت دخت پیامبر عظیم الشان اسلام، گوشه ای از کرامت های حضرت زهراعلیها السلام را بیان کنیم.

1 - سخن گفتن با مادر در دوران جنینی

در دوران بارداری خدیجه کبری، فاطمه علیها السلام از درون شکم مادر با وی سخن می گفت، به برخی روایات در این زمینه اشاره می کنیم:

الف) از خدیجه علیها السلام نقل شده است: در زمانی که به فاطمه حامله شدم، وی در شکمم با من صحبت می کرد.

«لما حملت بفاطمة کانت حملا خفیفا تکلمنی من باطنی; (3) زمانی که فاطمه را باردار بودم، حملی سبک بود و از باطنم با من سخن می گفت.»

ب) دهلوی نقل می کند: «آن زمان که خدیجه به فاطمه حامله گردید، وی در درون شکم مادر، با وی سخن می گفت و خدیجه این مطلب را از رسول خدا پنهان می کرد. روزی رسول خدا بر خدیجه وارد شد، دید با کسی سخن می گوید، بدون این که شخصی نزد او باشد. فرمود: با چه کسی سخن می گفتی؟ عرض کرد: با کسی که در شکم دارم. حضرت فرمود:«ابشری یا خدیجة هذه بنت جعلها الله ام احد عشر من خلفائی یخرجون بعدی وبعد ابیهم; بشارت تو را ای خدیجه، این [را که در شکم داری] دختری است که خداوند او را مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است; که ایشان پس از من و پدرشان [علی علیه السلام به عنوان امام] خارج می شوند.» (4)

2 - آمدن حور العین و زنان بهشتی هنگام ولادت حضرت زهرا علیها السلام

حضرت خدیجه علیها السلام به زنان قریش و بنی هاشم پیغام داد که زمان وضع حمل من نزدیک است، مرا در این امر یاری نمایید، ولی آنان پاسخ دادند: ای خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچی نمودی، و محمد یتیم را به همسری برگزیدی، ما نیز تو را یاری نمی کنیم. خدیجه از این جواب سخت غمگین و ناراحت شد، در این هنگام چهار زن، همانند زنان بنی هاشم وارد شدند، در حالی که خدیجه از دیدن آنان هراسان شده بود، یکی از آن چهار زن به خدیجه گفت: غمگین مباش، پروردگارت ما را برای یاری تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره » هستم، این «آسیه دختر مزاحم » رفیق بهشتی تو است و این هم «مریم دختر عمران » است و این یکی «کلثوم خواهر موسی بن عمران » است، خدا ما را برای کمک به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم.

یک نفر از آن چهار زن در سمت راست خدیجه، دومی در طرف چپ او، سومی در پیش رویش، و چهارمی در پشت سر او نشستند و فاطمه پاک و پاکیزه تولد یافت.

پس از تولد آن حضرت، ده نفر حور العین، که در دست هر یک ظرفی بهشتی پر از آب کوثر و یک طشت بهشتی بود وارد شدند و حضرت فاطمه را با آب کوثر شستشو دادند و سپس در میان پارچه ای که از شیر سفیدتر، و از مشک و عنبر خوشبوتر بود پیچیدند. (5) »

حضرت فاطمه علیها السلام در هنگام ولادتش حور العین و بانوان عالی مقام یاد شده را کاملا شناخت و با ذکر نام به تک تک آن ها سلام کرد. این کرامت نشان می دهد که ملاقات و آشنایی آن حضرت با آنان بی سابقه نبوده، و آن وجود مقدس قبلا عوالمی را طی کرده و در مسیر ملکوتی خویش، آن فرستادگان آسمانی را دیده و شناخته است (6) .

3 - نورانی شدن مکه و جهان با نور ولادت فاطمه علیها السلام

کرامت دیگری که برای آن بانوی بزرگ اسلام ذکر شده، این است که چون آن مولود مقدس پا به دنیا نهاد، نوری از طلعت او ساطع شد که پرتو آن به تمام خانه های مکه وارد گردید، و در شرق و غرب زمین محلی نماند که از نور او بی بهره باشد، چنان که در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «فلما سقطت الی الارض اشرق منها النور...; (7) زمانی که [فاطمه علیه السلام] به دنیا آمد، نور از او ساطع گشت.»

در قسمت دیگری از این روایت می خوانیم: «و بشر اهل السماء بعضهم بعضا بولادة فاطمة و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکة قبل ذلک (8) ; بعضی از اهالی آسمان به برخی دیگر ولادت حضرت زهرا را بشارت می دادند، و نور بسیار درخشانی در آسمان حادث شد که فرشتگان قبل از آن نظیرش را ندیده بودند.»

در روایت اهل سنت آمده است: «فلما تم امد حملها وانقضی وضعت فاطمة فاشرق بنور وجهها الفضاء (9) ; آن هنگام که مدت حمل فاطمه تمام شد، خدیجه او را به دنیا آورد، و به نور جمال او، فضا روشن و منور گردید.»

این نور در روز قیامت آشکارتر خواهد شد، چنانکه از ابن عباس نقل شده که «در روز قیامت، اهل بهشت ناگهان متوجه می شوند که بهشت همانند روشنی روز توسط خورشید، روشن شد، سؤال می کنند که خدایا فرمودی «در بهشت خورشیدی وجود ندارد (10) » پس این نور چیست؟ جبرئیل جواب می دهد، این نور خورشید نیست بلکه نور خنده فاطمه و علی علیهما السلام است. (11) »

4 - سجده هنگام ولادت

کرامت دیگر آن حضرت این است که به هنگام ولادت به سجده افتاد، چنانکه از خدیجه کبری نقل شده است: «فولدت فاطمة، فوقعت علی الارض ساجدة رافعة اصبعها (12) ; هنگامی که فاطمه به دنیا آمد، به روی زمین به حال سجده افتاد در حالی که نگشت خویش را بالا گرفته بود.»

5 - گفتن شهادتین هنگام ولادت

کرامت دیگر آن حضرت این است که هنگام ولادت، به توحید و رسالت و ولایت شهادت داد. امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید: «فلما سقطت... فنطقت فاطمة بالشهادتین و قالت اشهد ان لا اله الا الله و ان ابی رسول الله سید الانبیاء و ان بعلی سید الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط (13) ; بعد از اینکه پا به دنیا گذاشت ... سخن خود را با شهادتین آغاز نمود و گفت: شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست، و پدرم فرستاده خدا و سید و سالار پیامبران است و همسرم سید اوصیاء، و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند.»

روایت فوق، اولا نشان می دهد که آن حضرت به هنگام تولد سخن گفته و دیگر این که از آینده و همسری خود با علی علیه السلام و امامت فرزندان خود خبر داده است.

6 - جامه بهشتی

از ابن جوزی نقل شده است: در هنگام زفاف فاطمه علیها السلام (بعد از دادن جامه عروسی خود به فقیر) جبرئیل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده، عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه سلام برسانم و برای فاطمه جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است. فاطمه بعد از پوشیدن لباس نزد پدر آمد، حضرت با عبای خود، و جبرئیل با بال های خود آن جامه را پوشاندند تا نور آن باعث آزار دیدگان نشود (14) .

7 - هم صحبتی با ملائکه

دانشمندان شیعه و سنی معتقدند که بعد از پیامبر اکرم یقینا انسان هایی بوده اند که هم سخن ملائکه قرار می گرفتند، منتهی در مصداق آن اختلاف دارند.

از کرامت های مهم حضرت این بود که بعد از پدر، با ملائکه هم صحبت بود.

امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «فاطمة بنت رسول الله کانت محدثة ولم تکن بنبیة انما سمیت فاطمة محدثة لان الملائکة کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران (15) ; فاطمه دختر رسول خدا، محدثه بود، ولی پیامبر نبود. فاطمه از این جهت محدثه نامیده شده است که فرشتگان از آسمان نازل می شدند و با او همانند مریم دختر عمران گفت وگو داشتند.»

فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله 75 روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر، قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید و او را در عزای پدر تسلیت می گفت (16) و تسلی بخش خاطر غمین زهرا بود، و گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد می گردد، خبر می داد. امیر المؤمنین علیه السلام نیز آنچه جبرئیل املاء می کرد، همه را به رشته تحریر در می آورد و مجموعه این سخنان در کتاب ویژه ای جمع آوری شده، که به نام "مصحف فاطمه" یاد می شود. در زیارت نامه حضرت می خوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثة العلیمة. (17) »

8 - گردش آسیاب

میمونه می گوید: پیامبرصلی الله علیه وآله مقداری گندم را توسط من نزد فاطمه فرستاد تا با دستاس آن را آرد نماید، گندم را نزد حضرت بردم، دیدم حضرت ایستاده (ظاهرا نماز می خواند) ولی آسیاب می چرخید و حرکت می کرد، این خبر را به پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کردم، فرمود: خداوند، ناتوانی و ضعف جسمانی فاطمه را می داند، لذا به آسیاب و دستاس دستور می دهد که خود دور بزند، او هم می گردد. (18)

9 - حرکت گهواره

در روایتی می خوانیم: «ربما اشتغلت بصلاتها وعبادتها فربما بکی ولدها فرؤی المهد یتحرک وکان ملک یحرکه (19) ; گاهی حضرت مشغول خواندن نماز و عبادت بود، فرزندش گریه می کرد، گهواره به حرکت درمی آمد، و فرشته ای بود که آن را حرکت می داد.»

10 - غذای بهشتی

علی علیه السلام دیناری قرض گرفته بود که با آن چیزی تهیه کند تا شدت گرسنگی را از فاطمه علیها السلام و فرزندانش رفع کند. مقداد را دید که از گرسنگی شدید اهل و عیالش خبر می دهد، حضرت، دینار رابه او بخشید. بعد از خواندن نماز ظهر و عصر، پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: ای ابالحسن آیا شما چیزی در منزل دارید تا به منزل شما بیایم، علی علیه السلام بر اثر خجالت و حیاء از پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کرد: تشریف بیاورید. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دست علی را گرفته و با هم وارد خانه زهراعلیها السلام شدند، او در حال نماز بود و پشت سر وی ظرفی بود که از آن بخار برمی خاست.

وقتی صدای پیامبرصلی الله علیه وآله را شنید، از محراب نماز خارج شده و به پدر بزرگوار خویش سلام کردد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بعد از جواب سلام فرمودند: برای ما غذایی بیاور، خداوند رحمتش را بر تو نازل کند.

فاطمه علیها السلام ظرف غذا را آورده، در مقابل پیامبرصلی الله علیه وآله و علی علیه السلام نهاد. علی علیه السلام سؤال کرد: ای فاطمه! این طعام از کجاست؟ من هرگز طعامی به این خوشرنگی ندیده و خوشبوتر از آن بوئی استشمام نکرده و خوش مزه تر از آن نخورده ام.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله دست مبارک خود را بین دو کتف علی علیه السلام نهاد، مختصری فشرد و فرمود: این پاداش دیناری است که تو در راه خدا دادی.

آن گاه اشک رسول خداصلی الله علیه وآله جاری شد و فرمود: سپاس خدای را که ابا می کند که شما را بدون مزد و پاداش از دنیا ببرد. ای علی! پروردگارت می خواهد آنچه را که بر زکریا جاری فرموده، بر تو نیز جاری نماید.

آنگاه رو به حضرت زهرا کرد و فرمود: «ویجریک یا فاطمة فی المجری الذی اجری فیه مریم «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انی لک هذا قال هو من عندالله; و تو را ای فاطمه در همان مسیری که مریم را حرکت داد، پیش برد. [چنان که قرآن می گوید:] «هر گاه زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در آن جا می دید، از او می پرسید: ای مریم، این را از کجا آورده ای؟! می گفت: این از سوی خداست.» (20)

قابل دقت است هرچند این غذا پاداش عطای علی علیه السلام است و کرامتی برای او به حساب می آید، ولی برای فاطمه علیها السلام نیز کرامت محسوب می شود; چرا که خداوند به احترام او چنین میوه ای را از بهشت فرستاده است.

11 - زیان نرساندن آتش به بدن فاطمه علیها السلام

انس می گوید: حجاج بن یوسف از این حدیث که عایشه دیده بود فاطمه علیها السلام با دست خود، غذای داغ دیگ را به هم می زند، پرسید. گفتم: بله، عایشه بر فاطمه زهراعلیها السلام وارد شد در حالی که غذا برای حسنین علیهما السلام آماده می کرد، ظرف غذا کاملا می جوشید، دید فاطمه با دست خود (بدون هیچ وسیله ای) دیگ جوشان را به هم زد، عائشه هراسان و فریاد زنان نزد پدر خود (ابوبکر) رفت، ماجرا را تعریف کرد، ابوبکر گفت: این صحنه را کتمان کن [و با کسی مطرح نکن] زیرا امر بسیار بزرگی است.

این خبر به پیامبرصلی الله علیه وآله رسید، حضرت بالای منبر رفت، بعد از حمد و ثنای الهی، فرمود: ماجرای دیگ و آتش فاطمه زهرا را خیلی بزرگ و عجیب تلقی می کنند ... .

«لقد حرم الله عزوجل النار علی لحم فاطمة ودمها وعصبها وشعرها وفطم من النار ذریتها وشیعتها... الویل ثم الویل، الویل، لمن شک فی فضل فاطمة (21) ; خداوند آتش را بر گوشت و خون و رگ و موی زهرا حرام نموده است (هرگز به او زیانی نمی رساند) و شیعیان و فرزندان او را از آتش [جهنم] به دور داشته است... . وای بر شما، خشم و عذاب خدا بر کسی که در فضیلت فاطمه شک کند.»

این نوع کرامت، ریشه قرآنی هم دارد، چرا که خداوند آتش را بر ابراهیم علیه السلام سرد و گلستان قرار داد، «یا نار کونی بردا وسلاما علی ابراهیم » (22) پس بعدی ندارد که بدن فاطمه را که انبیاء به او توسل جسته اند، بر آتش حرام گرداند.

12 - گریه هستی بر گریه زهراعلیها السلام

کرامت دیگر آن حضرت همراهی هستی، با رفتار او و از جمله گریه اوست. وقتی در لحظات آخر عمر پدر بزرگوارش اشک می ریخت، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «والذی بعثنی بالحق لقد بکی لبکائک عرش الله وما حوله من الملائکة والسموات والارضون وما فیهما; قسم به آن کسی که مرا به رسالت بر انگیخت همانا از گریه تو عرش خدا و ملائکه و آسمان ها و زمین و تمام موجودات گریستند. (23) »

کرامات بعد از شهادت

1 - بیرون آمدن دست های زهراعلیها السلام از کفن

هنگامی که امام علی علیه السلام بدن زهراعلیها السلام را کفن کرد، وقتی که خواست بندهای کفن را ببندد فرزندان خود را صدا زد و فرمود: «هلموا تزودوا من امکم; بیایید از دیدار مادرتان توشه بگیرید.» حسن و حسین علیهما السلام فریاد زنان مادر را صدا می زدند، و می گفتند: وقتی که به حضور جدمان رسیدی سلام ما را به او برسان و به او بگو: بعد از تو در دنیا یتیم ماندیم. آه! آه! چگونه شعله غم دل از فراق پیامبرصلی الله علیه وآله و مادرمان خاموش گردد؟!

امیر مؤمنان می فرماید: «انی اشهد الله انها قد حنت وانت ومدت یدیها وضمتهما الی صدرها ملیا; من خدا را گواه می گیرم که فاطمه ناله جان کاه کشید و دست های خود را باز کرد و فرزندانش را مدتی به سینه اش چسبانید.»

ناگاه شنیدم هاتفی در آسمان ندا داد: «یا ابالحسن ارفعهما عنها فلقد ابکیا والله ملائکة السماء ...; ای علی! حسنین را از روی سینه مادرشان بردار، سوگند به خداوند، که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. (24) »

2 - نام زهراعلیها السلام و نزول آب بهشتی

امام صادق علیه السلام فرمود: از ام ایمن نقل شده، که در راه مکه به جحفه به عطش شدیدی دچار شدم تا آنجا که جانم به خطر افتاد، پس رو به آسمان نموده عرض کردم: ای پروردگار من، مرا دچار تشنگی نموده ای در حالی که من خادمه دختر پیغمبرت می باشم؟ آن گاه دیدم که سطلی از آب بهشتی ظاهر شد، از آن نوشیدم. قسم به خانمم فاطمه زهراعلیها السلام که بعد از آن تا هفت سال گرسنگی و تشنگی بر من عارض نشد. (25)

برای حضرت زهراعلیه السلام کرامات بسیاری نقل شده است که به دلیل ضیق مقال، به همین مقدار بسنده می کنیم.



پی نوشت ها:

1) شیخ محمدرضا مظفر، بدایة المعارف، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج 1، ص 239.

2) ر.ک، علامه حلی، کشف المراد، (قم، مؤسسة النشر الاسلامی، پنجم، 1415 ه.ق)، ص 351.

3) عبدالرحمن شافعی، نزهة المجالس، ج 2، ص 227.

4) عیون المعجزات، ص 51.

5) بحار الانوار، (پیشین)، ج 16، ص 80 و ج 43، ص 2 - 4; امالی صدوق، ص 475 - 476. و ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 304.

6) بحار الانوار، (پیشین)، ج 26، ص 117 - 132.

7) بحار الانوار، ج 16، ص 80 - 81; ج 43، ص 2.

8) همان، (پیشین)، ج 43، ص 3.

9) شعیب بن سعد مصری، روض الفائق، ص 214.

10) انسان/13.

11) بحار، (پیشین)، ج 35، ص 241; امالی صدوق، ص 333، ح 11.

12) قندوزی، ینابیع المودة، ص 198; علی بن یونس عاملی، الصراط المستقیم، ص 170.

13) بحار الانوار، ج 43، ص 3.

14) قاضی نورالله حسینی، احقاق الحق، طهران، مکتبة الاسلامیة، ج 10، ص 401.

15) بحار الانوار (پیشین)، ج 26، ص 75.

16) اصول کافی، ج 1، ص 241; بحار الانوار، (پیشین)، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 41.

17) بحار الانوار، ج 97، ص 195.

18) عسقلانی، لسان المیزان، چاپ حیدر آباد، ج 5، ص 65; میزان الاعتدال، ذهیس، بیروت، دارالمعرفة، ج 3، ص 468.

19) بحار الانوار، ج 43، ص 45.

20) ذخائر العقبی، چاپ قدس، ص 45 - 47.

21) فاطمة الزهراء، پیشین، ص 102.

22) انبیاء/69.

23) بحار الانوار، ج 22، ص 491 - 484.

24) بیت الاحزان، ص 154.

25) بحارالانوار، ج 62، ص 102; مستدرک الوسائل، ج 5، ص 135، ح 41.

جنة البقیع ...

چرا هنگام حمله دشمنان به خانه اهل بیت (ع)، حضرت زهرا (س) پشت درب خانه رفت؟

چرا امیرالمؤمنین علی (ع) در را باز نکرد؟


پاسخ:

در مورد این که چرا حضرت زهرا سلام الله علیها در آن لحظات به پشت در رفتند،

باید نکته مهمی را در نظر داشته باشیم و آن موقعیت خاص حضرت زهرا سلام الله علیها است.

قداست و موقعیت معنوی خاص حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به گونه­ ای بوده است که دقیقا می­توان گفت نظیر موقعیت خاص رسول خدا(ص) در میان مردم بوده و رسول خدا (ص) در موقعیت­های مختلف و با طرق متعدد جایگاه معنوی این بانوی بزرگ اسلام را برای مردم بیان نموده است، به گونه ­ای که حتی فردی مثل یزید لعنت الله علیه که قاتل فرزند فاطمه سلام الله علیها است، در مجلس شام حضرت فاطمه را با قداست و عظمت یاد می­کند و امروز نیز در جهان اسلام فرد مسلمانی را پیدا نمی­کنید که معرفت به عظمت و قداست آن بانو نداشته باشد، با اینکه در طول تاریخ غالب مؤلفین کتب حدیثی و تاریخی چندان علاقه­ ای به نشر فضائل اهل بیت نداشته­ اند.

خلاصه این که، زبان و قلم از بیان عظمت بانویی که رسول گرامی اسلام(ص) در برابر او خم می­شده و دستانش را بوسه می­زدند، عاجز و ناتوان است.

حال با توجه به این موقعیت عظیم و استثنایی حضرت فاطمه(س) در میان مسلمین، قطعاً هیچ مسلمانی اصلاً به ذهنش خطور نمی­کرد که یک مسلمان به خودش جرأت بدهد کوچکترین اهانتی نسبت به آن حضرت روا دارد و از این جهت حضرت زهرا سلام الله علیها به پشت در آمدند تا:

1- به واسطه ی جایگاه ویژه، شخصیت عظیم و منطق قوی خود آنها را از خانه دور کنند.

2- حمایت خود از حضرت علی(ع) را اعلام نمایند که مردم بدانند علی علیه السلام دارای چنان جایگاهی است که شخصیت با عظمت و با قداستی مانند حضرت زهرا(س) با تمام وجود از او حمایت می کند.

و این در واقع اتمام حجت بوده است بر آن افراد، و اگر خود حضرت علی(ع) به پشت در می رفتند، ظالمین به اهل بیت رسول الله(ع) با جرأت بیشتر به خانه حمله می­کردند و قهراً در پی سوزاندن در، امیرالمومنین (ع) دستگیر گشته و مسئله تمام می­شده است، و بعد­ها می­گغتند: دختر رسول اسلام (ص) فاطمه زهرا (س) نیز با امیر المؤمنین موافق نبود و اگر او از علی (ع) دفاع می­کرد ما از علی (ع) دست بر می­داشتیم. اما حضرت فاطمه(س) برای اینکه قاطع­ترین حجت­های الهی را بر آنها اقامه کند، به گونه ­ای که در پیشگاه خداوند متعال و پیامبر (ص) بلکه در پیشگاه تاریخ و مسلمانان هیچ عذری نداشته باشند، شخصاً به قیام برخواستند تا یک طرف حجت­های الهی را بر علیه آنها تمام نمایند و از طرفی نهایت خباثت درونی و پلیدی درونی دشمنان را برای همیشه در تاریخ و برای همه جهانیان، آشکار نمایند.

جنة البقیع ...

آیا این راست است که روزی حضرت فاطمه از کار خانه به پیامبر شکوه کرد
و حضرت تسبیح را به او پیشنهاد کرد که قبل از خواب آنرا بگوید تا خداوند کارها را برای او آسان کند؟

پاسخ:

بله، این روایت در بحار و غیر بحار از مصادر دیگر نقل شده است که پیامبر اکرم (ص) دخترش فاطمه را اذکاری آموخت که در هنگام خوابیدن و در تعقیب هر نماز آن را بکار گیرد و این اذکار به تسبیح حضرت فاطمه زهرا (س) شهرت یافت.

 حضرت امیر(ع) می گوید: وقتی دیدم که فاطمه در انجام کارهای منزل به سختی و مشکل می افتد و وقتی قافله ای از اسراء را خدمت پیامبر اکرم (ص) آوردند به فاطمه گفتم پیش پدر نمی روی و خادمی را از او طلب کنی تا این مشقت و سختی خدمت در خانه از شما برداشته شود پس فاطمه (س) به نزد پدر آمد و چون در آن موقع جماعتی خدمت پیامبر (ص) بودند، حضرت فاطمه بازگشت و پدر متوجه شد که او را حاجتی مهم و کاری بوده است که اهمیت برای آن حضرت داشته است پس صبح فردای آن روز به منزل فاطمه (س) رفت و از علت آمدنش به منزل پیامبر اکرم (ص) سئوال کرد، حضرت فاطمه شرم کرد که واقعه را بیان کند، و آنگاه من [امام علی (ع)] به پیامبر (ص) عرض کردم شما می دانید که انجام امور خانه چه وضعیتی برای فاطمه (س) فراهم آورده است، تهیه آب و آسیاب کردن و جارو کردن و این امور، ایشان را خسته کرده اند و من به او گفتم که به بابا بگو تا خادمی به شما دهد .

پس پیامبر (ص) فرمود ای فاطمه آیا تو را دلالت و راهنمایی کنم بر چیزی که بهتر است از برای تو از خادمی در خانه و حضرت فاطمه عرض کرد: بلی ای رسول خدا.

پس پیامبر اکرم (ص) این تسبیح معروف را بدو آموخت که در هنگام خواب و در تعقیب هر نماز آن را بجای آورد.(1)


1- دعائم الاسلام ج 1 ص 65- کشف الغمه ج 1 ص 449
جنة البقیع ...

1- مصحف حضرت فاطمه(س) از مسائل مسلم شیعه است و در کتب حدیث از آن سخن به میان آمده و همین طور در کتب اعتقادی و غیر آن هم بحث می شود. اما بحث در مورد سند آن در ضمن مطالب ذیل روشن می شود:

الف- طبق قاعدة و حدیث سلسلة الذهب(سلسله طلایی) هر کدام از ائمه علیهم السلام از ائمه پیشین خود نقل می کنند تا این سند به امیرالمؤمنین و از او به پیامبر(ص) و از پیامبر(ص) به جبرئیل و از جبرئیل به حضرت حق جل و اعلی می رسد. و با این حساب هر امامی به پیامبر(ص) و خدا وصل است، کأنه خود خداوند یا پیامبر اکرم(ص) آن حدیث را نقل کرده است.

ب- بسیاری از کتب روایی ما این حدیث را به طریق قطعی

از اصحاب ائمه علیهم السلام برای ما نقل کرده اند مثل کتاب کافی مرحوم کلینی و غیر آن.

ج- وقتی روایتی صحیح در این کتب مشاهده کردی معنایش آن است که تمام رجال این سند، امامیه و موصوف به وثاقت هستند.


2- حال این سؤال را طرح می کنیم که آیا روایت صحیح و درستی یافت می شود که این مصحف فاطمه(س) را بیان کرده و تأیید کرده باشد؟

جواب: بله. روایت صحیح که به صحیحة ابن عبیده الحدء معروف است و از امام صادق(ع) نقل کرده است. (1و این روایت برای تأیید مصحف حضرت فاطمه زهرا(س) کافی است. این در حالی است که اخبار دیگری این روایت را تأیید می کنند. مثلاً حماد بن عثمان از امام صادق(ع) این را نقل کرده است(2) و همین طور ابی حمزه از امام صادق(ع) نقل کرده است (3) و عفیة بن مصعب از امام صادق(ع) نقل کرده است(4) و روایات دیگر، که کم هم نیستند.


1- کافی، ج 1 ص 241.

 2- کافی، ج 1 ص 240.

 3- بصائر الدرجات، ص 150.

4- بحارالأنوار، ج 26ص38 .

جنة البقیع ...

مراسم ویژه سوگواری و عزاداری

شهادت صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(س) [فاطمیه دوم]


سخنران: حجت الاسلام والمسلمین استاد فکری ( از حوزه علمیه قم )

مداحان: کربلایی حسن نجف زاده ، کربلایی سعید حمیدیان فر، کربلایی مجتبی ابراهیم زاده


از شب دوشنبه 3 فروردین 94 به مدت 5 شب، از ساعت 8:30

هیئت جنةالبقیع شهرستان سرایان (جان نثاران حسینی)

جنة البقیع ...

پیراهن بوی غصه گرفته است؛ بوی رفتن می‏دهد، بوی تنها ماندن؛ رفتن پدر و تنها ماندن دختر با هجوم هزارها سایه و ستم. غریبانه‏ هاست که ساعت‏ها باران را در خلوت پدر و دختر میهمان کرده است.
حالا به یاد تبسمی افتاده‏ ام که بعد از گریه، به سراغ مادرم آمده.
حتماً پیام روشنی بوده که این‏چنین پرنور و سرور شده. آخر چند وقتی می‏شود که با لبخند، احساس غریبی می‏کند. باز همان هوای شرجی و لهجه بارانی، سراغم را می‏گیرد و من سراغ مادرم را.
خورشید را چه زود فراموش کرده‏ اند!
پیراهنم بوی غصه گرفته است؛ بوی گفتن و شنیدن‏ ها، بوی بهتان و افترا می‏آید. خانه‏ های مدینه، ملولِ هوای مسمومِ دسیسه شده‏اند. انگار همه فراموشی گرفته‏اند. هنوز لحظه‏ ای از غروب نگذشته، خورشید فراموش شده است. از مادرم، شاهد می‏خواهند؛ از بانوی خلوتِ کبریا، از کلمه پاک خدا شاهد می‏خواهند! انگار از دست کسی کاری برنمی‏آید... من هم می‏روم، فانوس دلم را با یاد مادرم روشن کنم.
پیراهنم بوی غصه گرفته است؛ بوی دود، بوی زخم. صدای ناله می‏شنوم، اما ناله نمی‏کنم دیگر. کسی پدرش را صدا می‏زند، کسی از کنیزش می‏خواهد که کمکش کند، کسی... فریاد می‏زنم، همه حقیقت دلم را فریاد می‏زنم. اشک می‏شوم، گریه می‏کنم؛ بلند بلند، بدون گرفتن آستین در دهان، بدون تاریکی شب، بدون تکیه سر بر دیوار. می‏خواهم ساکن خاطره غم‏های مادرم باشم. برای همین، پیراهنم بوی غصه گرفته است.
گریه فاطمه علیهاالسلام ، ذوالفقار است...

جنة البقیع ...


راستی

چقدر دلتنگم...

میخواهم از بهشت بگویم

از آنجا که وعده گاه مؤمنان است

جنت، که تجری من تحتها الانهار است

و به راستی چقدر دلتنگم...

دنبال واژه های بهشت میگردم؛

رضوان- نعیم- جنت- ...- جنة البقیع

- بقیع؟؟

مگر جای زیبایی است که نام بهشت به آن نهاده اند؟

در کشاکش نامش سرگردان می شوم

عازمم... با من بیا!...

خودم را آماده می کنم برای رفتن به بهشت

مدینه، مسجد الرسول، بهشت بقیع اینجاست؟ آری کمی نزدیکتر از آسمان

وای چه شکوهی دارد این صحن و سرا...

کاشی های مرمری مناره ایی تا بلندای اذان. گنبد سبزی که رهنمون بهشت است

با خودم می گویم: اگر این ورودی بهشت است پس خود بقیع...

بی اختیار صحن و سرای مشهد الرضا برایم تداعی می شود

هجوم زائر. شاه و گدا، پیر و جوان، خادمانی چون فرشتگان

گنبدی به روشنی خورشید و صحنی به پهنای افلاک...

آرام قدم بر می دارم... اُبهت مسجد و بوی نفس های رسول(ص) مرا مست دیدار بهشت کرده،

                             بی اختیار کفش هایم را می کَنَم...

                                                                     ؛ « فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوى... »

      

چشم هایم دنبال بهشت است، کم کم بوی خاک مرطوب فضای دلم را بارانی می کند...

- سلام آقا! دنبال بهشت می گردم.

- کدام بهشت؟

- جنة البقیع

مَرد لبخند سردی می زند و با دست اشاره ای می کند؛ - آنجاست...

جنة البقیع ...


( پادکست کوتاه فاطمی از استاد سیدحسن آقامیری )
 

دریافت
حجم: 4.48 مگابایت

 
جنة البقیع ...


خطبه ی مبارک حضرت زهرا (س) با مضامین بلند و در عین حال زیبای خویش
که تالی تلو وحی قرآنی است، «فدکیه» نامیده می‌شود
و یکی از بهترین و افتخارآمیزترین منابع شیعی به شمار می‌آید.
این خطبه از نظر فصاحت و بلاغت، اتقان مطالب و شیوه استدلال، جدال و مناظره در اوج است
و چکیده‌ای از عقاید مذهب شیعه به‌شمار می‌آید.

این خطبه ی شریف آنقدر زیبا و در اوج فصاحت و بلاغت است
که حتی متخصصان فن هم از بیان دقایق نکات رعایت شده در این عبارات ناتوان‌اند.
انسان وقتی این خطبه ی شریف را می‌خواند، زیبایی خاص آن را درک می‌کند.
برخی متن‌ها به قدری زیبایند که انسانِ بی‌خبر از دنیای ادبیات نیز زیبایی آنها را درمی‌یابد؛
همانند زیبایی قرآن که گرچه انسان با شنیدن آن به درستی نمی‌فهمد این زیبایی ناشی از چیست،
اما خوب می‌فهمد که زیباست. زیبایی قرآن به قدری محسوس است که
حتی بسیاری از کسانی که ایمان به اسلام هم ندارند،
آن را درک کرده‌اند. چه‌بسا کسانی که بر اثر جاذبه‌ ی زیبایی قرآن به اسلام گرایش یافته‌اند.

ماجرای ایراد این خطبه ی شریف به حوادثی باز می‌گردد که پس از رحلت پیغمبر اکرم (ص) روی داد.
در آن برهه ی زمانی، برخی مسلمانان درباره ی سرزمین فدک با اهل بیت گرامی پیامبر رفتاری کردند
که رنجش محبوبه ی قلب رسول خدا(ص) را به همراه داشت،
همین امر، سبب شد تا حضرتش به میان جمعیت مسلمانان آمده، مسائل بسیار مهمی را بیان فرمایند
که این مطالب به ویژه در آن عصر، تنها از زبان مبارک حضرت زهرا‌(س) قابل بیان بود.
بدین ترتیب بسیاری از حقایق، دست‌کم برای آیندگان روشن شد.
اگر کسی بگوید این خطبه ی حضرت زهرا (س) ضامن بقای مذهب تشیع شد، سخنی به گزاف نگفته است.

شاهکار دختر رسول خدا (ص)

ماجرای تصرف فدک به هر دلیل که روی داد‌ ـ بگوییم: به دلیل این شبهه بود که
اقدام‌کنندگان گمان می‌کردند خلیفه رسول خدا هستند
و اکنون وظیفه آنهاست که این اموال را بین فقرا تقسیم کنند یا …ـ
حضرت زهرا (س) را به واکنش شدید واداشت. آنچه در این میان عجیب می‌نماید، سطحی‌نگری برخی است
که گمان کرده‌اند حضرت زهرا(س) را بسیار رنج می‌داد، از دست رفتن مشتی درهم و دینار بود.
این گمان کوتاه، گاه در مرثیه‌خوانی‌ها خود را نشان می‌دهد و بر زبان این چنین آشکار می‌شود
که حضرت فرمودند: «نان بچه‌هایم را گرفتند!» اگر بگوییم این کوتاه‌نظری یکی از بزرگ‌ترین ظلم‌هایی است
که ما شیعیان در حق اهل بیت(ع) روا می‌داریم، سخن گزافی نیست.
چگونه کسانی که همه ثروت‌های عالم را در دید بلند آنها به اندازه تل خاکستری ارزش ندارد،
برای از دست دادن مال دنیا نگران می‌شوند؟!
مگر این ساده‌اندیشان سخن امیرالمؤمنین‌(ع) را در نهج‌البلاغه ندیده‌اند
که می‌فرماید: و ما أصنع بفدک و غیر فدک؛ «من را با فدک و غیرفدک چه کار؟!»

آیا واقعاً آن گریه‌ها، ناله‌ها و دادخواهی‌ها برای متاع اندک دنیا بود؟!
چنین تصوری خام بیجا و نابخردانه است. حقیقت امر این است که این مسئله
دست‌مایه‌ای بود تا بانوی بزرگ اسلام(س) حقایقی را چنان افشا کنند که تا قیامت نور آن آشکار بماند
و کسی را یارای فرونشاندن آن نباشد.
این حقایق به‌گونه‌ای بود که جز فاطمه (س) هیچ کس حتی شخص امیرالمؤمنین‌(ع) توان بیان صریح آنها را نداشت!
امیرالمؤمنین‌(ع) خود در طرف دعوا با خلفا قرار داشتند و خلافت پیامبر‌(ص) را حق خویش می‌دانستند؛
از این رو هر سخنی از ایشان صادر می‌شد، ایشان را متهم به دفاع از منافع شخصی می‌کردند؛
اما حضرت زهرا(س) حقایق را با لحنی بیان فرمودند که حتی امروز هم کسی جرأت آن صراحت بیان را ندارد.
در آن شرایط خاص، این شاهکار تنها از دختر رسول خدا (ص) بر می‌آمد
و حضرتش در اندک فرصتی که داشت چنان درخت حقیقت را آبیاری کرد
که برای همیشه مانع از خشکیدن آن شد.

تدبیر بی‌نظیر

پیش از ورود به خطبه ی مبارک بانوی یگانه جهان آفرینش، باید این اندیشه ی خام را از ذهن شُسته،
گمان نکنیم نزاع قدیسه ی عالم وجود‌ با مدعیان خلافت بر سر متاع ناچیز دنیا بود؛
بلکه اقدام شجاعانه حضرتش بهانه‌ای بود برای ماندگاری حقایق در دل تاریخ،
تدابیر بعدی ایشان نیز در راستای تأمین همین هدف اندیشیده شد.
اگر فاطمه (س) با وصیتش مانع شرکت برخی تشییع جنازه شریف خویش شد،
نغوذبالله از سر کینه‌توزی به این امر مهم اقدام نکرد؛
بلکه این وصیت سیاستی بی‌نظیر بود تا بر ادعاهای ناحق خط بطلان کشد.
برخی چه کودکانه از این وصیت حکیمانه سوءاستفاده کرده؛
 آن را دستمایه ی تسویه حساب‌های شخصی می‌کنند!
و هنگامی که با شخصی از خویشان یا غیرخویشان اختلافی دارند به استناد این سفارش حضرت،
وصیت می‌کنند که «من راضی نیستم آن شخص در تشییع جنازه ی من شرکت کند!» چه مغالطه عجیبی!
هدف حضرت زهرا(س) این بود که با اثبات نهایت خشم و غضب خویش نسبت به‌برخی،
آنها را مصداق این سخن رسول خدا (ص) معرفی کنند که فرمودند:
اِنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضبِ فاطمه و یَرضِی لِرِضاها؛
«حقیقتاً خداوند عزوجل به سبب غضب فاطمه غضب می‌کند و به خاطر رضایت او راضی می‌شود».

دفن مخفیانه ی جسم شریف دختر رسول خدا (ص) این هدف را دنبال می‌کرد؛
که همه ی تاریخ‌ بدانند فاطمه هیچ گاه از آن افراد راضی نشد.
این هدف کجا و کینه‌‌توزی کجا!
به یقین آیینه ی رحمت و مهربانی الهی اگر کوچک‌ترین امیدی بر هدایت دشمن‌ترین دشمنانش هم داشت،
از هدایت آنها مضایقه نمی‌کرد؛ اما کار به جایی رسیده بود که اگر فاطمه (س) این تدبیر را نمی‌اندیشید،
چراغ حق خاموش می‌شد و ما امروز اسلام و تشیع را نمی‌شناختیم.
اگر امروز چشم دل میلیون‌ها انسان با حقیقت آشناست، برکتی از تدبیر بی‌نظیر زهراست.
بی‌شک می‌توان گفت اگر آن افراد به واسطه شرکت در تشییع جنازه حضرت زهرا‌(س) هدایت شده،
از خطای خویش توبه می‌کردند، فاطمه مهربان بر شرکت آنها در تشییع پیکر پاکش اصرار می‌ورزید.
اما فاطمه‌(س) می‌دانست کسانی که آشکارا به مخالفت با امیرالمؤمنین‌(ع) برخاستند،
به هیچ قیمتی حاضر به پذیرش حق نخواهند شد.
از این رو تدبیری اندیشید تا آیندگان بفهمند جریانی در امت اسلامی نمایان شد
که برخلاف مسیر واقعی اسلام و برخلاف مقاصد و سفارش‌های پیامبر (ص) عمل کرد
و در پرتو این فهم، اگر خواستند راه حق را برگزینند توان قدم نهادن در آن مسیر را داشته باشند.

سکوت علی(ع) و قیام فاطمه (س)

ممکن است گفته شود؛
اگر مبارزه با حکومتی که پس از رحلت رسول گرامی اسلام (ص) بر سر کارآمد لازم بود،
چرا امیرالمؤمنین‌(ع) خود به این امر اقدام نفرمود؟

حقیقت این است که قیام مسلحانه امیرالمؤمنین‌(ع) در برابر عمل انجام شده در سقیفه،
هم اشکال سیاسی داشت و هم اشکال امنیتی،
اشکال سیاسی آن این بود که مردم کوتاه‌نظری که به آسانی دست از حمایت علی‌(ع) برداشتند،
به سرعت قضاوت می‌کردند که حضرت علی‌(ع) به خاطر رسیدن به ریاست و محکم کردن جایگاه خویش
چنین کارهایی را انجام می‌دهد و با وجود چنین قضاوتی در فضای عمومی جامعه اسلامی،
اهداف والایی که امیرالمؤمنین‌(ع) به دنبال آن بودند، تأمین نمی‌شد.
اشکال امنیتی این کار نیز این بود که به راه انداختن جنگ داخلی در جامعه اسلامی،
فتنه‌ای عظیم و تفرقه‌ای شدید در جامعه به راه می‌انداخت که موجب طمع دشمنان
برای نابودی دین اسلام و جامعه نوپای اسلامی می‌شد
و بدین ترتیب تمام زحمات رسول خدا(ص) بر باد می‌رفت.
شرایط سیاسی و امنیتی اقتضا می‌کرد که امیرالمؤمنین(ع) در برابر دستگاه خلافت به پا نخیزد
و از وقوع فتنه‌ای عظیم که اساس اسلام را به خطر می‌انداخت پیشگیری کند.

با این حال دختر رسول گرامی اسلام (ص) وظیفه‌ای دیگر داشت که به خوبی بدان اقدام فرمود.
اگر قیام زهرای طاهره‌(س) برخلاف موازین و مصالح اسلام بود، امیرالمؤمنین‌(ع) از آغاز باید مانع او می‌شد.
مگر ممکن است صدیقه کبری (س) برخلاف خواست امام خویش، امیرالمؤمنین‌(ع) رفتار کند؟!
بی‌شک حرکت بانوی دو عالم صددرصد موافق نظر امیرالمؤمنین بوده است
و حضرتش با قیام خویش حقانیت شیعه را اثبات فرمود.
البته حرکت حضرت زهرا(س) در امر یاری دین منحصر به چند روزی نیست که پیامبر اسلام (ص) رحلت فرمود؛
بلکه فاطمه ی زکیه در طول رسالت پیامبر چنان یاوری برای پدر بزرگوار خویش بود که «ام ابیها» لقب گرفت.

بنابراین ممکن است امر به معروف و نهی از منکر در شرایطی خاص برای شخص محذور داشته باشد
و مفسده‌ای که بر انجام آن مترتب می‌شود، بیش از مصلحت آن باشد؛
اما سکوت او وظیفه را از عهده ی دیگران بر نمی‌دارد
و دیگران باید وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر خویش را انجام دهند.


جنة البقیع ...


جنة البقیع ...

دریافت
حجم: 18.6 مگابایت

 

 
جنة البقیع ...


تو را شبانه

غسل دادند...

کفن کردند...

توی قبر گذاشتند...

اما همیشه "جمع" نشانه ی کثرت نیست...


جنة البقیع ...


بانوی آفتاب!

زمان، روی "رفتن تو" از حرکت ایستاده است و لحظه‏ ها، نای شمردن ندارند.

ساعت، نبودن تو را زنگ می‏زند.

طعم تلخ فراق تو، بر در و دیوار شهر بوسه می‏زند.

دریا، سر بر سنگ می‏زند و هر روز، هزار بار می‏آید و بر ساحل تکرار می‏شود تا مگر از اندوه خویش بکاهد.

پرنده، طاقت پرواز ندارد

که می‏بیند تو، به نقطه اوج رسیده‏ ای و خود، بر صفحه سیاه روزگار، در قفس مانده است.

آسمان، خود را به زمین رسانده تا در تدفین تو حضور داشته باشد

و کهکشان‏ها، جز حقارت خویش، در برابر تو چیزی نمی‏بینند.

شب، چشمان خودش را بسته است و نگاه ماه و ستاره را می‏پوشاند

که نکند از این اندوه بزرگ، سیاه‏تر شوند.

دنیا بر خویش لعنت می‏فرستد؛ مگر تو چه کرده ‏ای که این چنین ناجوانمردانه تو را کشتند...

جنة البقیع ...

 


دریافت
حجم: 3.51 مگابایت
 
جنة البقیع ...



باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم

باید ز داغ او دل خود پرمحن کنیم

 

 باید که جان دهیم در این فاطمیه ها

باید که یک دهه فقط از او سخن کنیم...

جنة البقیع ...

مراسم ویژه هفتگی هیئت ( استقبال از فاطمیه)

زیارت عاشورا ، مرثیه خوانی و سینه زنی
با نوای گرم مداح اهل بیت (علیهم السلام) کربلایی حسن نجف زاده

 دوشنبه 11 فروردین ماه 93 ، ساعت 20:30

 سرایان، خیابان غدیر، نرسیده به فنی و حرفه ای،

رسالت غربی، منزل آقای علیرضا جمعگی


جنة البقیع ...
حضرت فاطمه زهرا

کم کم نفس نفس زدنم خوب میشود
لحن بریده ی سخنم خوب میشود

اینقدر نااُمیــــد نباشید بچه ها
چیزی که نیست زخم تنم خوب میشود...


جنة البقیع ...


درباره عظمت حضرت فاطمه زهرا(س) این بس است که
تولدش آنچنان پیامبر(ص) را خشنود کرد که زبان مدح و ثنای پرودگار گشود،
و زبان بدخواهان که او را ابتر می خواندند، برای همیشه کوتاه شد.

فاطمه لیلة القدر ناشناخته است که قدر و منزلت و قبر و مرقد او بر مردم مخفی و ناشناخته است
چنان که زمان دقیق لیلة القدر و قدر و منزلت آن بر مردم پوشیده می باشد.

حضرت امام صادق(ع) فرمود:

« انّا انزلناه فی لیلة القدر، اللیلة فاطمة و القدر: اللّه،

فمن عرف فاطمة حقّ معرفتها فقد ادرک لیلة القدر،

…. سمیّت فاطمة لانّ الخلق فطموا عن معرفتها؛

(اینکه خداوند می فرماید:) ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم (مراد از) شب، فاطمه و مراد از قدر، خداوند است.

در نتیجه هر کسی فاطمه را آنچنان که باید بشناسد، به حقیقت، شب قدر را درک نموده است،

… و اینکه فاطمه، فاطمه نامیده شده است برای این است که مخلوق از (کنه) معرفت او عاجز است. »


توضیح حدیث شریف:

می دانیم آیات قرآن ظاهری دارد و باطنی، و معانی مختلف.

بدون شک ظاهر آیات سوره ی «قدر» خبر از شبی می دهد که قرآن در آن شب بر قلب پیامبر(ص) نازل شد

و مقدرات انسانها برای یکسال بر طبق حکمت و مصلحت تعیین می گردد،

بنابراین آنچه در حدیث فوق آمده است؛

تفسیری است مربوط به باطن سوره، و یا به تعبیر دیگر معنی دوم سوره قدر است.

و چه رابطه نزدیکی است میان وجود « بانوی اسلام» و « شب قدر».

 

۱_ شب قدر مجهول القدر است، بدون تردید این بانوی بزرگ، که پیامبر(ص) او را پاره ی تن خود نامیده ،

رضای او را موجب رضای خدا، و خشم او را موجب خشم خالق می شمرد، نیز مجهول القدر است.

 

۲_ شب قدر در میان شب های سال پنهان و مخفی است.

قبر بانوی نمونه ی اسلام فاطمه (س) نیز در میان قبرهای بزرگان اسلام ناشناخته است،

و علاقمندان او هنگامی که وارد مدینه میشوند و قبر همه ی عزیزان را زیارت می کنند

و به سراغ قبرهای ایشان در مناطق مختلف میروند و نمی یابند،

سنگینی بار این غم را به خوبی درک می کنند...

جنة البقیع ...


دریافت
حجم: 10.4 مگابایت
 
جنة البقیع ...


کوچه‏ هایی که بوی دلواپسی می‏دهند،

عابرانی که از درد بی‏دردی به خود می‏پیچند، شهری خاموش و ماتم‏زده...

صدایش را هیچ کس نمی‏شنود، او میراث دار خاطرات محمّد (صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله‏ و سلم) است.

دست‏های بسته ی یک قهرمان!...

کوچه‏ ای که بغض تمام تاریخ را در سینه‏ اش می‏شکند

و کودکانی که رنج سال‏های بی‏ مادری، بر شانه‏ های کوچکشان سنگینی می‏کند.

إنّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلیْن؛ کِتاب اللّه‏َ و عِترتِی...

این‏ها عترت آخرین برگزیده ی خداوندند،

این خانه قدمگاه امین وحی الهی است.

فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنّی...

فریاد لبیک یا ولایت، از سینه سوخته‏ اش زبانه می‏کشد.

چادر خاکی‏ اش، بیرق جاودان غربت دین خدا می‏شود. او پاره ی تن محمّد (صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله‏ و سلم) است.

إنَّ اللّه‏ لَیَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَه وَ یَرْضی لِرِضاها

از خشم او نمی‏ترسند؟

دستی بلند می‏شود...

شعله‏ های آتش از چشمان نجیبش شرم نمی‏کنند؟!

وا محمدا!... تمام دردهای عالم، در سینه ی مجروحش جا گرفته است.

فاطِمَهُ أَعَزُّ النّاسِ عَلَیَّ...

جنة البقیع ...
ما تا آخر ایستاده ایم...
 
 
دریافت
حجم: 20.6 مگابایت
 
جنة البقیع ...


زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد...


سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد و غبار

قبلاً این صحنه را...نمی دانم

در من انگار می شود تکرار


آهِ سردی کشید، حس کردم

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه...

جنة البقیع ...


جنة البقیع ...


 


دریافت


 
جنة البقیع ...


جنة البقیع ...


" وقتی وفات پیامبر اکرم (ص) فرا رسید، حضرت انصار را خواست و فرمود: ای گروه انصار! وقت جدایی رسیده،
آگاه باشید و کسانی که حاضرند بشنوند؛
بدانید که درب خانه ی فاطمه (س) درب خانه ی من، و خانه ی فاطمه (س) خانه ی من است.
کسی که هتک حرمت خانه ی فاطمه (س) نماید حجاب خدا را هتک کرده است."

امام موسی کاظم (ع) هنگام ذکر نمودن این مطلب گریه ی طولانی کرد و بقیه ی کلامش را قطع نمود و فرمود:
به خدا قسم! حجاب خدا را هتک کردند، به خدا قسم! به حجاب خدا بی حرمتی کردند،
به خدا قسم! هتک حجاب خداوند کردند...
سپس حضرت فاطمه زهرا (س) را با لفظ « ای مادر جان، ای مادر » صدا زدند...

( بحار الانوار، ج 22، ص 476، ح 27 )

جنة البقیع ...


دریافت
حجم: 11.2 مگابایت
 
جنة البقیع ...


جنة البقیع ...