پایگاه اطلاع رسانی « هیئت جنةالبقیع » شهرستان سرایان

::: باشد قرار و وعده ما جنةالبقیع :::

« وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ » و هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد، بی تردید آن نشانه تقوای دل هاست. (سوره حج آیه 32)
سلام من به مدینه به آستان رفیعش * به مسجد نبوی و به لاله های بقیعش * سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش * سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش...
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
ما اینجاییم؛
پای پرچم مقدس حضرت زهرا(س)
زیر خیمه نورانی اباعبدالله الحسین(ع).....
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
مراسم ویژه هفتگی هیئت:
دوشنبه شب ها، یک ساعت بعد از نماز مغرب و عشاء
(قرائت قرآن ـ زیارت عاشورا ـ سخنرانی ـ روضه و سینه زنی)
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
لطفاً با ارسال نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود
ما را در بروزرسانی و بهبود فعالیتها یاری فرمایید.
با سپاس فراوان ـ التماس دعا ـ یاعلی مدد...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر بقیع» ثبت شده است

بعد از تو

عطشِ بقیع خوابید

حالا تو را هم دارد در دلش...
 یعنی می شود

دل ما هم شود بقیع؛

پر از امام و حرم مادری!

 

25 شوال سالروز شهادت رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد.

 

جنة البقیع ...

از صفای ضریح دم نزنید
حرفی از بیرق و علم نزنید

گریه های بلند ممنوع است
روضه که هیچ، سینه هم نزنید
 
کربلا رفته ها! کنار بقیع
حرفی از صحن و از حرم نزنید

زائری خسته ام نگهبانان!
به خدا زود می روم نزنید

زائری داد زد که نامردان!
تازیانه به مادرم نزنید
...

غربت ما بدون خاتمه است
مادر ما همیشه فاطمه است...

(مجید تال)

جنة البقیع ...
نفسی به خون جگر زدم که لبی به مرثیه واکنم
به ضریح گم شده سر نهم، شب خویش وقف دعا کنم

نه ملازمی و نه همدمی مگر آنکه در شب بی‌کسی
چو شهید کوفه به چاه غم، پر و بال گریه رها کنم

به خدا که شمع شکسته‌ای به بقیع جان من آورید
که به آستانه ی «مجتبی» همه زخم کهنه دوا کنم

غم «مجتبی» کشدم به خون که غریب خانه خویش بود
و من این ترانه ی غرق خون به کدام واژه ادا کنم

من و حضرت تو شکسته دل که اگر عدو زندت به تیر
به فدای پیکر پاک تو دل خویش نذر بلا کنم

اگر از غم تو نفس زنم، همه اشک و آتش و خون شدم
بکشم به خون همه را چنان که مدینه، کرب و بلا کنم

تو به خلق و خلقت احمدی، تو صور آل محمدی
غم کربلای دگر شود چو زبان به زخم تو واکنم

تو جگر دریده‌ای و غمین، من و داغ لحظه ی آخرین
به چه روی زینب (س) خسته را به عیادت تو صدا کنم

نه شهید فتنه ی اشعثی که تو خود بهانه ی مبعثی
و من بریده زبان که‌ام که ثنای تو به سزا کنم؟

منم آنکه دردِ سرآمدم، که مرید آل محمدم
به سخاوت حسنم که جان به فدای آل عبا کنم
(غلامرضا کافی)

جنة البقیع ...