ای ابراهیم!
تو فرزندت را با اختیار خود و در راه طاعت من داشتی قربانی می کردی
و من نگذاشتم.
اما حسین (ع) را عده ای ستمگر که گمان می شود از قوم محمد (ص) هستند،
به جور و ستم می کُشند. آن ها او را سر می بُرند مانند...
ابراهیم طاقت نیاورد و با شیون و فغان شروع کرد گریه کردن بر مصائب حسین(ع)
خداوند او را آرام کرد و بدو فرمود:
گریه ی تو بر حسینم را فدای اسماعیلت قرار دادم
و تو را به بالاترین درجاتِ گریه کنندگانِ بر مصیبت حسین(ع) رسانیدم...